چرا نباید دنبال علاقه‌هایمان برویم؟ مضرات و خطرات دنبال‌کردن علاقه

دنبال‌کردن علاقه یکی از اون دسته توصیه‌هاییه که بارها و بارها از صدها نفر شنیدیم. مخصوصا افرادی که به موفقیت‌های چشمگیری دست پیداکردن و سری توی سرها درآوردن.

اما اگر صد نفر موفق داشته باشیم که با دنبال‌کردن علاقه‌هاشون موفق شده باشند، هزاران هزار نفر هم داریم که علاقه‌هاشون رو دنبال کردند ولی به نتیجه مطلوبی که می‌خواستند نرسیدند.

خب پس آیا باید نتیجه‌گیری کنیم که دنبال علاقه رفتن مضر و خطرناکه؟ لزوما نه! آیا خوبه و باید دنبال علاقه‌هامون بریم و به هرچی علاقه داریم، همون کار رو انجام بدیم؟ لزوما نه!

شاید در ابتدا یه مقدار گیج‌کننده باشه ولی در ادامه بصورت کاملا واضح و شفاف این مساله رو باز می‌کنم و توضیح میدم.

چرا افراد موفق توصیه می‌کنن کاری رو انجام بدیم که بهش علاقه داریم؟

ریشه اصلی این موضوع اینه که ما وقتی به مساله‌ای علاقه داریم، گذر زمان برامون بی‌معنی میشه و هر لحظه صرف زمان در زمینه مورد علاقه‌مون، مساوی تفریح‌کردن و لذت بردنه. نکته‌ای که افراد موفق بهش اشاره می‌کنن اینه که ما طوری شغل و فعالیت اصلی زندگی‌مون رو انتخاب کنیم که مطابق علاقه‌مون باشه تا بتونیم عمیق کار کنیم.

کار عمیق یا همون deep work، به حالتی از کارکردن میگن که شما متوجه گذر زمان نمیشین و انقدر غرق در تمرکز هستین و از کارتون لذت می‌برید که دقیقه‌ها و ساعت‌ها به راحتی سپری میشن. بنظر شما کار عمیق نتیجه دنبال‌کردن علایق است؟

اگر از این زاویه به قضیه دنبال‌کردن علاقه نگاه کنیم، عالیه و کسی نیست که به شما بگه “نه این کار رو نکن”. اما ما نباید این مساله رو اشتباه بگیریم با اینکه به هرچیزی علاقه داریم بدون توجه به مسائل مهم‌تر پیرامونش، کورکورانه فقط مشغول تفریح بشیم.

یک مثال میزنم براتون. تصور کنید شخصی به موج‌سواری علاقه داره. آیا باید همه زندگی خودش رو صرف موج‌سواری کنه؟ قطعا خیر. آیا باید بخاطر علاقش به موج‌سواری وارد بیزنس فروش تخته موج‌سواری بشه؟ شاید ولی به احتمال زیاد نه.

در ادامه دو مدل علاقه رو بهتون معرفی می‌کنم که یکیشون میتونه باعث ناراحتی و نارضایتی از زندگی بشه و یکیشون میتونه باعث سرخوشی و لذت بردن از کار و مسیر شغلی ما بشه.

اگر شما هم از اون دسته آدمایی هستین که موقع انجام یه کاری، کسی بهتون نگاه کنه یا بالا سرتون بایسته استرس می‌گیرین، این پست خیلی به دردتون میخوره: چطور استرس ناشی از نگاه بقیه رو از بین ببریم؟

علاقه‌هایی که کسل‌کننده میشن

یکی از مهم‌ترین مسائلی که کمتر کسی بهش اشاره میکنه و بنظرم خیلی توی انتخاب مسیر مهمه اینه که ما هرکاری رو بعنوان شغل خودمون در نظر بگیریم، بعد از مدتی خسته‌کننده میشه و دیگه مثل روز اول براش هیجان نداریم.

شاید با خودتون فکر کنید افرادی که شغلشون ورزش‌کردنه (مثلا فوتبالیست یا والیبالیست هستن) یا شغلشون نواختن سازهای مختلفه، هیچوقت از کاری که می‌کنن خسته نمیشن و دلشون نمی‌خواد کارشون رو کنار بذارن.

در صورتی که اصلا اینطور نیست. حتی اون افراد هم خسته میشن و دیگه کاری که میکنن بهشون اون انرژی و هیجان اولیه رو نمیده؛ چرا؟ بخاطر اینکه برای کسب درآمد مجبورن که اون کار رو انجام بدن و دیگه براشون حکم تفریح رو نداره.

پس باید چه کاری انجام بدیم که از انجامش خسته نشیم و به موفقیت‌های چشمگیر برسیم؟

پاسخ درست به این سوال اینه که باید علایق ثانویه خودمون رو بعنوان شغل یا ایده کسب‌وکار انتخاب کنیم که در ادامه براتون بطور کامل توضیح میدم علاقه اولیه چیه؟ و علایق ثانویه چیه.

علایق اولیه

علایق اولیه به اون دسته از علاقه‌ها میگن که حکم تفریح رو برای ما دارن. بسیاری از آدم‌ها برای تفریح سراغ بازی‌های ویدیویی میرن، خیلیا سفر می‌کنن، خیلی‌ها کتاب می‌خونن و حتی خیلی موارد دیگه که نمیشه به تک‌تک‌شون اشاره کرد.

خیلی از ما حتی ترکیبی از این موارد رو بعنوان تفریح انتخاب می‌کنیم و زمان خستگی بهشون رجوع می‌کنیم تا دوباره انرژی بگیریم یا ذهنمون کمی استراحت کنه و از دغدغه‌های زندگی دور شه.

این علایق معمولا به درد راه‌اندازی کسب‌وکار یا انتخاب‌شدن به عنوان مسیر شغلی نمی‌خورن؛ بخاطر اینکه بعد از مدتی کسل‌کننده می‌شن و از دست میرن. بهتره که تفریحاتمون رو حفظ کنیم و از اون‌ها صرفا برای استراحت و رفع خستگی استفاده کنیم.

علایق ثانویه

علایق ثانویه به اون دسته از علایقی میگن که رنگ و بوی فعالیت و کار دارن. به طور مثال، یک نفر علاقه بسیاری زیادی به انگیزه‌دادن به دیگران داره، یا مثلا شخصی دیگه به آموزش‌دادن مطالب مختلف علاقه داره. این مدل علایق هستن که می‌تونن به شما این امکان رو بدن که ساعت‌ها بدون توجه به گذر زمان به فعالیت و کار بپردازید و از اون لذت ببرید.

علایق ثانویه یا سطح دو مثل بازی‌کردن یا سرگرمی نیستن و باید سه فاکتور خیلی مهم رو داشته باشند:

  1. احساس کنید کاری که دارید انجام میدین مفیده و مشکلی رو از کسی حل میکنه.
  2. در اون کاری که می‌خواید انجام بدین واقعا مهارت داشته باشید و در انجام‌دادنش خبره باشید.
  3. بتونید تیمی رو برای پیشبردش در ابعاد بزرگتر رهبری کنید.

سخن آخر

مطالبی که در بخش‌های بالا خدمتتون عرض کردم، حاصل تجربیات تلخ و شیرین من، مشاهدات و مطالعاتی بود که طی سالیان اخیر انجام دادم و برای خودم حداقل خیلی روشنگر بوده. امیدوارم برای شما هم جالب بوده باشه و با فکرکردن به این نکته بتونید کسب‌وکارهای موفقی رو راه‌اندازی کنید.

خوشحال میشم اگر نظراتتون رو برام توی بخش نظرات بنویسید. من تقریبا هر روز به وب سایت سر میزنم و مطالب رو آپدیت می‌کنم یا مطالب جدیدی رو آماده می‌کنم. در کنار این کارها به نظرات شما هم پاسخ میدم.

اگر مایل به شناخت بیشتر من (محمد عرفان رنجبران) هستید می‌تونین به صفحه “درباره من” مراجعه کنید.
از بین مقالات این وب سایت که حاصل مطالعات من در زمینه‌های مختلفه، خلاصه کتاب اثر مرکب یکی از اون مقالات پربازدید و محبوبه که بهتون پیشنهاد می‌کنم حتما بهش یه سر بزنید.

موفق و پیروز باشید.

منبع: مطالب این پست الهام گرفته‌شده از کتاب Votre empire dans un sac-à-dos به همراه تجربیات شخصی من در زمینه راه‌اندازی کسب‌وکار است.

محمد عرفان رنجبران

محمد عرفان رنجبران

من محمد عرفان رنجبران هستم. چندین سال است که در زمینه تجارت آنلاین و کسب‌وکارهای اینترنتی فعالیت می‌کنم. از تفریحات من، افزایش فروش و ارتقای فعالیت‌های بازاریابی دیجیتال بیزنس‌های آنلاین است. در این وب سایت، چکیده بهترین نکاتی که از منابع مختلف آموخته‌ام را با شما به اشتراک می‌گذارم. امید دارم که با توسعه هرچه بهتر خودم، به دیگران نیز در این مسیر کمک کنم.

4 دیدگاه

  1. خیلی نکته جالبی رو مطرح کردین. ممنون از پست خوبتون
    موفق باشید

  2. داداش دمت گرم خداقوت

دیدگاهتان را بنویسید