💥 اینستاگرام و شروع انفجاری
خیلیها سعی میکنند با شروع کسبوکارشان و یا رونمایی از محصولشان، انقدر آبوتاب قضیه را زیاد کنند، که مشتریان بسیاری در همان اول راه (همانند اینستاگرام) جذب کنند ولی موفق نمیشوند، فقط و فقط به این دلیل که آنها رسانه ندارند!
این روزها رسانه ارزش بسیاری زیادی پیدا کرده است. حتی یک بار جملهای جالب را در یک مقاله خواندم که نوشته بود: “media and community is a currency“.
یعنی امروزه، داشتن رسانه و جامعهای فعال از مشتریان بالقوه، یک نوعی از واحد پولی به حساب میآید.
روز راهاندازی اینستاگرام عجیب بود؛ مراسم بزرگی برگزار شد. آنها از سرمایهگذارشان (جک) خواستند تا به همراه دهها نفر دیگر از افراد تأثیرگذار یا شاید بهتر باشه بگوییم اینفلوئنسر در دنیای تکنولوژی، در مورد آنها توییت کنند.
آنها فقط به اینفلوئنسرها اکتفا نکردند، بلکه خود را در مجلههای TechCrunch، Wired و بسیاری از نشریات معروف دیگر نیز معرفی کردند و پوشش خبری ترتیب دادند.
برای جذابتر شدن کار، کوین سیستروم (بنیانگذار Instagram) به خبرنگاران امکان دسترسی زودهنگام به اپلیکیشن را هم داد؛ در حالی که پیش از آن، فقط تعداد محدودی از برنامهنویسان بودند که به برنامه دسترسی داشتند (تا بتوانند آن را آزمایش کنند و توسعه دهند).
🔔 برای مشاهده حساب کاربری اینستاگرام کوین سیستروم اینجا کلیک کنید
📸 اینستاگرام، فرزندی از دل یک شکست
Kevin، کارآموز توییتر بود و سابقه فعالیت بعنوان مدیر محصول (PMM) در شرکت گوگل را هم داشت. با تکیه بر تجربیاتی که در این کمپانیهای بزرگ بدست آورده بود، اپلیکیشنی به اسم Burbn راهاندازی کرد تا به مردم در کشف نزدیکترین مکانهای فروش ویسکی کمک کند.
او پس از اینکه در یک مهمانی با سرمایهگذارانی از Baseline (استیو اندرسون) برخورد کرد و برنامه را به آنها نشان داد، 500 هزار دلار برای این ایده جمع آوری کرد. با سرمایهگذاری استیو اندرسون روی Burbn، سرمایهگذار اول کوین (به اسم جک) هم مشتاق شد تا روی آینده این اپلیکیشن قمار کرده و روی آن سرمایهگذاری کند.
🔁 تغییر مسیر (pivot)
یک مشکل بزرگ وجود داشت که مانع نهایی شدن قرارداد سرمایهگذاری اندرسون و جک میشد. آنها برای Kevin شرطوشروطی در نظر داشتند.
استیو اندرسون معتقد بود که تنها بودن کوین در راهاندازی این اپلیکیشن و پیشبرد آن، احتمال شکست را چندین برابر میکند و از او میخواست تا حتما یک همبنیانگذار (Cofounder) برای خود پیدا کند. کسی که شریک کوین شده و در این مسیر او را همراهی کند.
از نظر خود من هم این مساله بسیار اهمیت دارد و سرمایهگذاران Kevin شرط مناسبی را برای او گذاشتند. نبود یک شریک خوب، به همان اندازهای که وجود یک شریک بد میتواند آسیبزننده باشد، خطرناک است.
این درست همان زمانی بود که مایک بعنوان همبنیانگذار به کمک کوین آمد. او یکی از دوستان قدیمی کوین بود، که دوست داشت آخر هفتههای خودش را به انجام پروژههای جدید اختصاص دهد و سرش درد میکرد برای دردسرهای جدید. یک جلسه طولانی، مذاکره برای قانعکردن و در نهایت پیوستن عضو جدید به تیم Burbn. 😁
اما کمی بعد، کوین و مایک فهمیدند که Burbn هیچ جذابیتی برای مردم ندارد. آنها با هزار زور و بدبختی توانسته بودند این اپلیکیشن را به 80 کاربر برسانند، حتی جذب سرمایه 500 هزار دلاری هم نتوانسته بود کمک زیادی به آنها کند؛ مایک و کوین عملا بخش اعظمی از این پول را سوزانده بودند چون زمانی که 500 هزار دلار به پایان رسید، Burbn فقط 100 کاربر داشت!
آنها تعداد انگشتشماری از کاربر را روی اپلیکیشن پشتیبانی میکردند، که شاید حتی تعدادشان باعث خجالت و شرمندگی کوین و مایک بود. اما تصمیم بسیار مهمی گرفتند. آنها فهمیدند که باید روی همین کاربرانی که دارند تمرکز کنند.
برای شروع، با آنها ارتباط برقرار کردند و سوال بسیار مهمی از آنها پرسیدند: چرا هنوز از Burbn استفاده می کنید؟
چند لحظه صبر کنید! چرا این سوال را پرسیدند؟ یعنی انقدر ناامید شده بودند؟ یا هدف دیگری از این سوال داشتند که کاربران را به پاسخدادن به آن دعوت کردند؟
این سوال از چند جنبه اهمیت داشت و به کوین و مایک برای پیدا کردن مسیر درست کمک کرد. در ادامه این عوامل را با هم بررسی خواهیم کرد:
- اول از همه، این سوال به شما کمک میکند تا ارزش پیشنهادی ارائه شده در کسبوکارتان را بهتر بشناسید.
- دلیل دوم این است که با پرسیدن این سوال، تیم Burbn میتوانست دقیقا متوجه شود که چه عاملی وجود دارد که با تمرکز روی آن، به ROI (بازگشت سرمایه در ازای سرمایهگذاری) بیشتری دست پیدا خواهند کرد.
اما اگر از مشتریانشان میپرسیدند که “به نظر شما چطور میتوانیم اپلیکیشن Burbn را برای شما بهتر کنیم؟” یا “چه ویژگیهایی هستند که به آنها روی اپلیکیشن نیاز دارید”، مطمئنا به هزار راه بیراهه کشیده میشدند که نمیگذاشت بفهمند مشکل از کجاست و چه کاری میتوانند انجام دهند! این چیزی نیست که در روزهای اولیه بتوانید از عهده آن برآیید.
👼 اینستاگرام متولد میشود
برای رسیدن به نتایجی محکم و درست، باید تلاشهای بیوقفهای را به کار گرفته و شرایط را تحلیل کنیم. پرسیدن صرفا یک سوال نمیتواند موجب جهشی عظیم و تحولی عجیبوغریب شود. اقدامات مختلفی در مسیر رسیدن به محصولی بهتر انجام شد که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم:
تمرکز
اپلیکیشن Burbn بر روی اشتراکگذاری موقعیت مکانی بنا شده بود، که در آن زمان بسیار موضوع داغ و جذابی بود. اما از تعداد معدودی کاربرانی که داشتند، فهمیدند که عمدتاً از Burbn برای اشتراکگذاشتن عکسهای چیزهای پیشپا افتاده استفاده میکنند.
این عالی بود! چون کوین و مایک یک نشانه اولیه از مسیر درسی که باید میرفتند داشتند. نشانهای که متاسفانه بسیاری از کسبوکارها از آن بیبهرهاند.
بررسی دقیق رقابت
کوین و مایک همه رقبای موجود در بازار را مورد مطالعه قرار دادند، تا دریابند که چگونه میتوانند یک محصول رقابتی بسازند. محصولی که در بازار آن زمان حرفی برای گفتن داشته باشد و رقبا را دونهبهدونه کنار بزند.
آنها تصمیم گرفتند بیوقفه، روی به حداقل رساندن تعداد کلیکهای مورد نیاز برای ارسال یک تصویر تمرکز کنند (هرچند این کار کافی نبود اما اقدام مهمی برای شروع بود).
آزمایش و خطا
یکی از اقدامات بسیار جالبی که بنیانگذاران اپلیکیشن اینستاگرام انجام دادند، توسعهدادن یک نمونه اولیه از نسخه ایدهآلشان بود که با استفاده از آن بتوانند تمایلات و خواستههای کاربران را بسنجند.
اسم نمونه را Scotch گذاشتند و آن را برای قشر محدودی از کاربران منتشر کردند. دیتاهای بدست آمده از این اپلیکیشن کمک بسیار بزرگی به آنها در پیدا کردن مسیرشان کرد. Scotch نسخه بسیار کوچک و محدودی از اینستاگرام بود که حتی فیلتری هم برای استفاده روی عکس نداشت.
کاربران این اپلیکیشن، صرفا میتوانستند حساب کاربری ایجاد کرده و عکسهای مدنظرشان را با دوستانشان به اشتراک بگذارند. برای کوین همین کافی بود تا ایرادات کارشان را پیدا کند و بینش بهتری نسبت به محصول ایدهآل مشتریان پیدا کند.
اقدامی چشمگیر
اشتراکگذاری عکس به خودی خود ویژگی خاصی نبود. چیزی که در آن زمان خاص و منحصربهفرد بود، قدرت پردازشی بود که میتوانستید از تلفن همراه خودتان انتظار داشته باشید.
شرکت اپل با معرفی آیفون 4 در آن زمان، حرکت بزرگی در زمینه پردازشهای موبایلی کرد. به همین دلیل است که اینستاگرام تا مدتها فقط برای گوشیهای آیفون ارائه میشد.
گرفتن یک عکس پانورامای زیبا و تبدیل آن به یک پولاروید جالب در سایز و اندازه 1980*1980، کاری نبود که در آن زمان بتوانید با هر موبایلی انجام دهید. این مساله توجه کاربران بسیاری را به خود جلب کرد.
🐲 دوستدختر کوین وارد میشود
نکته خندهداری که در اینجا وجود دارد این است که ایده اولیه فیلترهای جذاب برای عکسها، توسط هیچ کدام از بنیانگذاران و یا کاربران اینستاگرام داده نشد!
بعد از مدتها تلاش و صبر، میشد گفت همه چیز به خوبی پیش میرفت و مشکلی در تعامل کاربران با اینستاگرام وجود نداشت. اما کوین صرفا به صحبت با کاربران اینستاگرام بسنده نمیکرد.
Kevin Systrom پس از شکستهای طاقتفرسای Burbn احساس فرسودگی و ناراحتی میکرد (در دنیای استارتاپی، اصطلاحا به این وضعیت روحی Burn شدن میگویند). به همین دلیل مدتی را مرخصی گرفت تا بتواند با دوستدخترش وقت بگذراند.
در این زمان، کوین نسخه اولیه اینستاگرام را به نیکول (Nicole Systrom)، دوستدخترش نشان داد. در کمال تعجب، نیکول علاقهای به این اپلیکیشن و پروژهای که کوین روی آن کار میکرد نشان نداد و گفت هیچ عکسی را در این اپلیکیشن منتشر نخواهد کرد! اما چرا؟
دلیلی که باعث شده بود نیکول هیچ جذابیتی در اینستاگرام آن زمان نبیند، این بود که او میخواست عکسهای جذابی را از خودش بگیرد و آنها را با دوستانش به اشتراک بگذارد؛ اما معمولا عکسهایی که میتوانست بگیرد ساده و یا بیکیفیت بودند!
اینجا بود که ایده فیلترها به ذهن تیم اینستاگرام رسید و با ساخت و انتشار آن روی اینستاگرام، رشد بسیار عجیبی را تجربه کردند. به نظرم باید بخاطر وجود فیلترهایی که این روزها خیلی کاربرد دارند، از دوستدختر کوین تشکر کنیم. 😂
🤯 25 هزار مشتری در 24 ساعت
پیش از انتشار اینستاگرام
مایک و کوین 100 عدد دعوتنامه VIP درست کردند، که بتوانند با آنها افرادی که میخواستند را به مراسم رونمایی از اپلیکیشن اینستاگرام دعوت کنند.
برای مایک و کوین خیلی مهم بود که دعوتنامهها حس ویژهای را برای مهمانان ایجاد کند. آنها دو دسته از افراد را مورد هدف قرار داده بودند که بنظرشان میرسید میتوانند جهش خوبی را برای ابتدای کار اینستاگرام ایجاد کنند:
- روزنامهنگاران: با دعوت از روزنامهنگارها، هم رابطه خوبی با آنها ایجاد میکنند و هم اینکه آنها درباره اپلیکیشن اینستاگرام در رسانههایی که داشتند مینوشتند و آن را به مخاطبانی که داشتند معرفی میکردند.
- طراحان برتر در Dribbble.com: با این کار، کوین و مایک میتوانستند با محتواهای باکیفیتی که در این اپلیکیشن منتشر میکردند و طراحی خوبی که این اپلیکیشن نسبت به آن زمان داشت، حسابی خودنمایی کنند.
اگر نمیدانید وب سایت dribbble.com چیست؟ پیشنهاد میکنم به وب سایتش سر بزنید و محیط آن را مشاهده کنید. طراح بسیاری که در شاخههای مختلفی از آن فعالیت میکنند، آثارشان را در این وب سایت به اشتراک میگذارند و حتی با استفاده از آن جذب شرکتهایی میشوند که به طرحهای آنها علاقهمند شده و به دنبال استخدام دیزاینر میگردند.
💡 نکته جالب قضیه اینجاست که کوین و مایک به دنبال عکاسان معروفی که وجود داشتند نرفتند! میتوانید علت آن را حدس بزنید؟ اگر علتش را میدانید در بخش نظرات برایم بنویسید و اگر نه، بپرسید 😉
انتشار اینستاگرام
کوین و مایک از سرمایهگذارانشان هم دعوت کردند تا زمان انتشار اپلیکیشن، درباره آنها در حساب شخصی توییترشان، بنویسند. با اینکار، آنها توانستند به چند میلیون دنبالکنندهای که سرمایهگذارانشان داشتند نیز دسترسی پیدا کنند.
علاوه بر آن، اینفلوئنسرهای مختلفی هم بودند که اینستاگرام را معرفی کردند. تصور کنید چه رونمایی عظیمی را رقم زدند!
😈 انحصار = ارزش
با تلاشهای ارزشمندی که تیم اینستاگرام کرد (هم برای توسعه محصول جدید و انتقال از Burbn به Instagram، و هم برای معرفی و انتشار آن)، اپلیکیشن اینستاگرام توانست در 24 ساعت به 25 هزار کاربر برسد.
در نتیجه آن، اینستاگرام توانست در وب سایت App Store، در لیست Featured قرار بگیرد (لیستی که نشاندهنده اپلیکیشنهایی است که رشد سریعتری نسبت به بقیه دارند). چه چیزی بهتر از تبلیغات رایگان در بازار بینالمللی اپلیکیشنها؟ 😁
و اینگونه بود که اینستاگرام 25000 مشتری اول خود را به دست آورد.
جمعبندی
اینستاگرام یک نمونه موفق از اپلیکیشنهایی است که توانست در مدت زمان نسبتا کوتاهی به موفقیتهای چشمگیری دست پیدا کند و جای خود را در دل کاربران کشورهای بسیاری باز کند.
اما این تازه ابتدای موفقیتهای اینستاگرام بود. پس از مدتی، مارک زاکربرگ (مدیرعامل فیسبوک) با مشاهده روند روبهرشد اینستاگرام، با سرمایهگذاری شخصی، آن را خرید و با فیسبوک ادغام کرد.
حتی میتوانید به راحتی نشانهها و ردپای اینستاگرام را در فیسبوک نیز مشاهده کنید. به نظرم این مساله باعث افتخار زیادی برای بنیانگذاران اینستاگرام بود.
💡 آیا میدانید اپلیکیشن Spotify چگونه 1000 مشتری اولش را جذب کرد؟ برای مطالعه ترفند اسپاتیفای برای جذب 1000 مشتری اول، کلیک کنید.
سخن آخر
داستان راهاندازی و رونمایی اینستاگرام چه درسهایی برای شما داشت؟ به نظر شما از کاری که مایک و کوین کردند چه چیزهایی میتوان یاد گرفت؟
از اینکه تا اینجای این مقاله همراه من بودید بسیار ممنونم 🙏 امیدوارم از مطالعه این مقاله تحت عنوان “ترفند جالب اینستاگرام برای رسیدن به اولین کاربران اپلیکیشن” لذت برده باشید.
نظرات و عقدهتون درباره اپلیکیشن اینستاگرام و مسیری که طی کردند را با من از طریق بخش نظرات در میان بگذارید و این مقاله را برای افرادی که میدانید علاقهمند به دنیای تکنولوژی هستند، ارسال کنید. 💖
این مقاله صرفا یک نمونه کپی شده و ترجمه شده از منبع اصلی آن نیست. تمامی بخشها به شیوهای راحتتر و شیواتر بازگردانی شدهاند و تلاش کردهام تا با روایت داستان اینستاگرام، نکات جذابی را برای شما ارائه کنم. نظردهی و اشتراکگذاری این مقاله باعث خوشحالی من خواهد بود.
منبع: 📸 Instagram in 1 minute. – by Ali Abouelatta – First 1000