مقابله با سندروم ایمپاستر در زمان شروع برنامه‌نویسی (Imposter Syndrome)

این مقاله با بقیه محتواهایی که توی اینترنت می‌بینید فرق داره؛ چون شامل تجربه شخصی من در مواجهه با این مشکل (سندروم ایمپاستر) شایع بین برنامه‌نویس‌هاست. مشکلی که باعث میشه خیلی‌ها همون اول راه جا بزنن و بیخیال کل داستان برنامه‌نویسی بشن و برای همیشه دفترشو ببندن و بذارن کنار 😑

سندروم ایمپاستر (imposter syndrome) که خیییلی دربارش صحبت شده، میتونه باعث بشه که مدام خودتون رو سرزنش کنید و بترسید از اینکه برای پیشرفت شغلی‌تون درخواستی از مدیرتون بکنید. اما چجوری میشه باهاش مقابله کرد و باهاش دست‌وپنجه نرم کرد؟

بنظرم بهتره که اول از همه، ببینیم من خودم چه چیزایی رو تجربه کردم تا بهتر بتونیم سندروم Imposter رو درک کنیم.

Imposter Syndrome enters

ایمپاستر وارد می‌شود

از زمانی که کنکور کارشناسی دادم، یادگیری برنامه‌نویسی رو شروع کردم اما توی این 6 سالی که از کنکورم می‌گذره، هیچوقت اعتماد‌به‌نفس اینو نداشتم که برم شرکت‌های مختلف و برای استخدام بعنوان برنامه‌نویس مصاحبه کنم 😅

اینطوری شد که بیشتر پروژه‌های شخصی می‌زدم و خودم رو غرق دنیای واقعی برنامه‌نویسی نمی‌کردم از ترس اینکه نکنه یوقت بلد نباشم و ضایع بشم 😂 (شما هم تجربه مشابه داشتین تابحال؟)

مرداد سال 1401 تصمیم گرفتم تا بعنوان کارآموز بخش frontend تیمی که توش کار می‌کردم، مسیر شغلیم رو به برنامه‌نویسی تغییر بدم. خب واقعیت امر اینه که خیلی کار ترسناکی برام بود و روزهای اول استرس خیلی زیادی داشتم 😥

از روزی که اولین پروژه رو بهم دادن برای انجام دادن و تمرین، سندروم ایمپاستر به من حمله‌ور شد 😂 هنوز هم حسش می‌کنم ولی این روزا خیلی بهتر می‌تونم باهاش کنار بیام و باهاش مقابله کنم 💪

سندروم ایمپاستر چه شکلیه؟
How Imposter Syndrome looks like

سندروم ایمپاستر چه شکلیه؟

Imposter Syndrome درواقع یک مدل ندای درونیه. انگار یک نفر مدام توی ذهنم می‌گفت که “تو اونقدرا که بقیه فکر می‌کنن خوب نیستی و شانس آوردی که الان اینجایی! ممکنه از پسش برنیای و همه بفهمن که چه آدم ضعیفی هستی”.

هر زمان که به باگ جدیدی برمی‌خوردم که نمیتونستم به راحتی حلش کنم، جناب ایمپاستر بهم هجوم میاورد و بهم تلقین می‌کرد که چقدر ضعیف و ناتوانم! اما آیا اینطوری بود؟ قطعا نه 😒

این سندروم لعنتی همه زورش رو می‌زنه تا شما رو مجاب کنه که به درد این کار نمی‌خورید. چرا؟ چون شما از ناحیه امن ذهنی‌تون که بهش comfort zone هم می‌گن، بیرون اومدین و می‌خواید با دنیای جدیدی آشنا بشین که قبلا تجربه‌ش نکردین.

برای اینکه بیشتر با مفهوم Comfort Zone آشنا بشید، پیشنهاد می‌کنم این ویدیو ted talk رو ببینید:
Why Life Begins Just Outside of Your Comfort Zone

جدال نفس گیر سندروم ایمپاستر
Imposter Syndrome Battle

جدال نفس‌گیر سندروم ایمپاستر

این سندروم اصلا دوست نداره که بازنده میدون نبرد ذهنی‌مون باشه. به همین خاطر تا فرصت گیر میاره، بی‌اجازه وارد ذهن‌مون میشه و شروع می‌کنه به وراجی کردن. توی این موقعیت ما باید چیکار کنیم؟ چجوری ساکتش کنیم و از شرّش راحت بشیم؟ 🤔

اول خوب بشناسیمش

راهکاری که من (و خیلی از برنامه‌نویس‌های خفن دیگه) برای این مشکل پیدا کردم اینه که این مساله رو خوبِ خوب بشناسیم و عمیقا بپذیریم که یک تفکر اشتباهه و به مرور کمرنگ می‌شه تا زمانی که از بین بره.

وقتی مصاحبه با برنامه‌نویس‌های بزرگ رو می‌خونیم، می‌بینیم حتی اون‌ها هم با این مساله دارن دست‌وپنجه نرم می‌کنن ولی تفاوتی که با ما دارن اینه که میدونن الکیه و به حرفش گوش نمیدن 😉

بعد خودمون رو بشناسیم

حالا که فهمیدیم خیلی از خفنا هم با این مساله دارن سروکله می‌زنن، وقتشه که خودمون رو بهتر بشناسیم و تاریخچه فعالیت‌مون رو بررسی کنیم. یعنی چی؟

یعنی این که با خودمون خلوت کنیم و به خودمون یادآوری کنیم که پیش از این چقدر تلاش کردیم و چه چیزایی رو یاد گرفتیم تا تونستیم به مرحله‌ای که توش هستیم برسیم. اگر توان کمتری داشتیم قطعا نمیتونستیم اینجا باشیم و جای پیشرفت هنوز خیلی هست برامون.

اینا یه سری حرف انگیزشی مسخره نیست! برای من خیلی خوب کار کردن، وقتی دیدم که شاید توی حل‌کردن یکسری باگ مشکل دارم (باگ‌هایی که تابحال ندیده بودم) ولی بصورت کلی برنامه‌نویس بدی نیستم.

our job as a programmer to Imposter Syndrome

کار ما بعنوان یک برنامه‌نویس

ما برنامه‌نویس‌ها پول می‌گیریم که مدام باگ برطرف کنیم، نه اینکه یکسری کد مشخص رو بارها و بارها بنویسیم. مواجه‌شدن با باگ‌های مختلف کار خسته‌کننده‌ایه که حوصله زیادی می‌خواد، پس نیازه که با ناآرامی‌ها و سختی‌ها رفیق بشیم و ماهیت وجودشون رو درک کنیم 🤝

هیچ اشکالی نداره که وقتی حس کردیم مجددا سندروم ایپماستر سراغمون اومده مصاحبه‌های مختلف از برنامه‌نویس‌های مشهور و حرفه‌ای رو بخونیم یا حتی با دیگران درباره این مساله صحبت کنیم و حرفای یک نظاره‌گر بیرونی رو درباره خودمون بشنویم.

راستی 😀
من یه پست خوب درباره تجربه خودم از استخدام بعنوان برنامه‌نویس توی 6 ماه دارم که بهت پیشنهاد می‌کنم، اگر دغدغه استخدام داری و حس می‌کنی مثل من اعتمادبه‌نفست پایینه، بخونیش. میتونی روی لینک خط بالایی کلیک کنی و مطالعه‌ش کنی.

سخن آخر

امیدوارم که از خوندن این مقاله خودمونی و تجربه‌محور لذت برده باشید و تونسته باشم بهتون کمک کنم Imposter Syndrome رو بشناسید و راه‌حل مناسب برای مقابله با اون رو پیدا کنید. خوشحال میشم نظراتتون رو برام بنویسید تا باهم بیشتر آشنا بشیم و تبادل نظر کنیم ❤️

محمد عرفان رنجبران

محمد عرفان رنجبران

من محمد عرفان رنجبران هستم. چندین سال است که در زمینه تجارت آنلاین و کسب‌وکارهای اینترنتی فعالیت می‌کنم. از تفریحات من، افزایش فروش و ارتقای فعالیت‌های بازاریابی دیجیتال بیزنس‌های آنلاین است. در این وب سایت، چکیده بهترین نکاتی که از منابع مختلف آموخته‌ام را با شما به اشتراک می‌گذارم. امید دارم که با توسعه هرچه بهتر خودم، به دیگران نیز در این مسیر کمک کنم.

2 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید