استخدام به‌عنوان برنامه‌نویس در 6 ماه – تجربه شخصی من

رسیدن به مرحله استخدام به‌عنوان یک برنامه‌نویس در شرکت‌های تکنولوژی‌محور، یکی از مهم‌ترین نقاط در زندگی یک برنامه‌نویس به حساب میاد. افراد علاقه‌مند به برنامه‌نویسی در ابتدا با یادگیری و تمرین اصول اولیه، سعی می‌کنن از این دنیای بی‌انتها سر در بیارن و بعد با انجام پروژه‌های بزرگتر وارد این حوزه بعنوان حرفه اصلی‌شون بشن.

چیزی که خودِ من تجربه کردم توی این پنج شیش سالی که برنامه‌نویسی وب انجام میدم، اینه که استخدام‌شدن در یک شرکت فناوری خییییلی متفاوته از چیزی که فکرشو می‌کنید نسبت به زمانی که بصورت self learning به تمرین programming می‌پردازیم. در ادامه، این موضوع رو بهتر و دقیق‌تر براتون باز می‌کنم.

توی این مقاله، از تجربیات شخصی خودم از شروع یادگیری تا استخدام بعنوان یک frontend developer در یکی از شرکت‌های بزرگ و مشهور ایرانی صحبت می‌کنم نه توصیه‌های به دردنخور یکسری از افرادی که فقط سعی می‌کنن شما رو جوگیر کنن و واقعیت‌های این فیلد شغلی رو بیان نمی‌کنن. امیدوارم از مطالعه این مقاله لذت ببرید ❤️

شروع مسیر یادگیری برنامه نوسی

ابتدای مسیر یادگیری برنامه‌نویسی

اون اوایل که سعی میکردم کدنویسی یادبگیرم، اینترنت درست و حسابی نداشتم و نمیدونستم باید چه چیزی search کنم تا مسیرم رو پیدا کنم. تازه کنکور داده بودم و کسی رو دور و بر خودم نمیشناختم که مهندس نرم‌افزار باشه تا بتونم ازش سوال بپرسم و یادبگیرم.

هرچند الان که فکرشو می‌کنم، می‌بینم اگر یه مقدار مخم رو به کار می‌نداختم و میرفتم توی چندتا کامیونیتی از بچه‌های کامپیوتری عضو می‌شدم، بهتر بود. ولی خب در هرصورت، الان دیگه خیلی وقته که از اون دوران گذشته و هرطور که شد مسیرم رو پیدا کردم. 😅

یادگیری برنامه نویسی با مطالعه کتاب
learning with books

کتاب خریدم

لابه‌لای کتاب‌های دانشگاهی داییم که مهندسی الکترونیک خونده بود، یه کتابی دیدم به اسم “آموزش برنامه‌نویسی ++C جعفرنژاد قمی”. ازش پرسیدم این چیه؟ 🤔

بهم گفت این کتاب آموزش یکی از زبان‌های برنامه‌نویسیه که ما ازش توی الکترونیک استفاده می‌کنیم تا بتونیم مدارهای دیجیتالی بسازیم که تصمیم‌گیرنده باشن توی انجام یه عملیاتی یا پیچیدگی بیشتری داشته باشن نسبت به مدارهای آنالوگی که ساخته میشه.

اون زمان من فکر می‌کردم کتاب‌های دانشگاهی خیلی سطح بالا و خفنن، حتما میشه روشون برای مطالعه حساب کرد (اشتباه می‌کردم). به همین خاطر رفتم کافی‌نت محلّمون و درباره مسیر یادگیری برنامه‌نویسی و زبان‌های مختلف جستجو کردم.

دیدم یک زبانی جدیدا اومده به اسم پایتون که دستور زبان ساده‌تری نسبت به بقیه داره و خیلی هم سریع و خفنه. همین شد که رفتم و کتاب “آموزش زبان برنامه‌نویسی Python جعفرنژاد قمی” رو خریدم.

این کتاب رو که خوندم و باهاش تمرین کردم، تونستم با مفاهیم اولیه برنامه‌نویسی مثل حلقه‌ها، توابع، متغیرها، ثابت‌ها و خیلی چیزای دیگه آشنا بشم. اما این خیلی کم بود؛ نیاز داشتم بتونم منابع مطمئن‌تری رو تست کنم و ازشون استفاده کنم چون ماهیت کتاب خیلی خشک بود برام، نمی‌تونستم ببینم دقیقا مدرس داره چیکار می‌کنه و به چه مشکلاتی برمی‌خوره!

در ادامه سعی کردم ویدیوهای آموزشی تهیه کنم و از اون‌ها برای یادگیری استفاده کنم. اون موقع، یکسری پکیج‌های آموزشی ویدیویی وجود داشت که این کار رو انجام می‌داد؛ خبری از یوتوب و آموزش‌های Lynda و Udemy نبود!

یادگیری با استفاده از ویدیوهای آموزشی
learning with videos

ویدیو‌های آموزشی دیدم

ویدیوهایی که تهیه کردم، ساخته‌شده توسط شرکت‌هایی بود که پکیج‌های نرم‌افزاری می‌فروختن مثل King و Parand که اون زمان حسابی پرطرفدار بودن.

خیلی احساس بهتری داشتم از دیدن این ویدیوها و تمرین‌کردن باهاشون. حس می‌کردم دارم بیشتر از قبل یاد می‌گیرم. اما نکته اصلی اینجا بود که داشتم مسیر اشتباهی رو طی می‌کردم. ☹️

نباید انقدر خودم رو به دیدن ویدیو و تمرین‌های شخصی محدود می‌کردم. هرچقدر ویدیوهای بیشتری می‌دیدم، حس می‌کردم کمتر درباره این کار می‌دونم و ترس بیشتری از ورود به بازار کار درونم ایجاد می‌شد.

تا به حال براتون پیش اومده که حس کنید برنامه‌نویسی یا هرکار دیگه‌ای به درد شما نمیخوره و شما هنوز اونقدری که باید اطلاعات و دانش توی اون زمینه ندارید؟ تا حالا شده که حس کنید موفقیت‌هایی که داشتین از روی شانس بوده و دیگران از ضعف‌های شما هنوز بی‌خبر هستن؟ در اینصورت شما هم مثل من درگیر یک چالش ذهنی به اسم سندروم ایمپاستر هستین. روی این لینک کلیک کنید و راه‌حل این مشکل رو بخونید.

کارآموزی برنامه نویسی
programming internship

کارآموزی برنامه‌نویسی

شروع مسیر جدی‌تر

نزدیک به 5 سال بعدش (حدودا همین زمانی که دارم این پست رو می‌نویسم) رفتم با مدیرم تیمی که توش کار می‌کنم صحبت کردم و ازش خواستم که بعنوان کارآموز وارد تیم محصول بشم (بعنوان برنامه‌نویس فرانت).

این اتفاق در حالی افتاد که قبلش 3 ماه بصورت متمرکز داشتم در زمینه برنامه‌نویسی با Javascript عمیق می‌شدم و پروژه‌های مختلف می‌زدم برای خودم.

کارآموزی خیلی فرصت خوبیه برای افرادی که مثل من اعتمادبه‌نفس این رو ندارن که وارد فضای جدی برنامه‌نویسی و استخدام در شرکت‌های بزرگ، بشن.

نتیجه کارآموزی

پس از اینکه 3 ماه بصورت کارآموز به یادگیری و تجربه‌کردن چیزهای جدید سپری شد، برای استخدام درخواست دادم و چند جلسه مصاحبه فنی داشتم. در نهایت کارآموزی کارِ خودش رو کرد و تونستم بعنوان برنامه‌نویس استخدام بشم.

نتیجه‌گیری

تجربه من از این چند سال دست‌وپازدن این بود که برای ورود به یک حوزه مشخص کاری، می‌تونیم خیلی سریع با استفاده از کارآموزی‌کردن (که قدیمی‌ها بهش میگن پادویی) نتیجه بگیریم و به خواسته‌ای که داریم برسیم.

از کارآموزی‌کردن نترسید، این کار به شما این قدرت رو میده که مصاحبه‌های استخدامی رو راحت‌تر پشت سر بگذارید و اعتماد زیادی در مدیران ایجاد کنید برای اینکه شما رو استخدام کنن و حتی حقوق خوبی بهتون پرداخت کنن 😉

اگر در زمینه استخدام‌شدن بعنوان برنامه‌نویس و مسیر کاری در این حوزه سوالی دارید یا تجربه مشابهی دارید، خوشحال میشم باهم دربارش صحبت کنیم. از طریق بخش نظرات این پست، با من در ارتباط باشید ❤️

محمد عرفان رنجبران

محمد عرفان رنجبران

من محمد عرفان رنجبران هستم. چندین سال است که در زمینه تجارت آنلاین و کسب‌وکارهای اینترنتی فعالیت می‌کنم. از تفریحات من، افزایش فروش و ارتقای فعالیت‌های بازاریابی دیجیتال بیزنس‌های آنلاین است. در این وب سایت، چکیده بهترین نکاتی که از منابع مختلف آموخته‌ام را با شما به اشتراک می‌گذارم. امید دارم که با توسعه هرچه بهتر خودم، به دیگران نیز در این مسیر کمک کنم.